یک ز دیگر ( ز دگر ) ؛ به جای از یکدیگر. ( یادداشت مؤلف ) . از همدیگر. یکی از دیگری :
بهار جوانی زمستان پیری
نبرّند چون روز و شب یک ز دیگر.
ناصرخسرو.
بگیرند جفت و بسازند یک جا
نباشند هرگز جدایک ز دیگر.
... [مشاهده متن کامل]
ناصرخسرو.
سؤال کردم اقبال دوش وقت سحر
چهار چیز که نیکوتر است یک ز دگر.
امیرمعزی.
و رجوع به ترکیب از یکدیگر در ذیل مدخل یکدیگر شود.
بهار جوانی زمستان پیری
نبرّند چون روز و شب یک ز دیگر.
ناصرخسرو.
بگیرند جفت و بسازند یک جا
نباشند هرگز جدایک ز دیگر.
... [مشاهده متن کامل]
ناصرخسرو.
سؤال کردم اقبال دوش وقت سحر
چهار چیز که نیکوتر است یک ز دگر.
امیرمعزی.
و رجوع به ترکیب از یکدیگر در ذیل مدخل یکدیگر شود.