دیکشنری
مترجم
بپرس
از کار درامدن
دنبال کنید
مترادف ها
turn out
(فعل)
تولید کردن، وارونه کردن، با کلید خاموش کردن، از کار درامدن، بنتیجه مطلوبی رسیدن
پیشنهاد کاربران
از کار در آمدن: [عامیانه، کنایه ] آزموده شدن، نتیجه دادن .
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها