از چه

لغت نامه دهخدا

از چه. [ اَ چ ِ ] ( ق مرکب ) برای چه ؟ چرا؟ عم ؟ عن ما؟ لِم َ؟ :
دلبرا دو رخ تو بس خوبست
از چه با یار کار گست کنی ؟
عماره مروزی.
از چه توبه نکند خواجه که هر جا که بود
قدحی می بخورد راست کند زود هراش.
شهید بلخی ( اشعار پراکنده قدیمترین شعرا چ ژیلبر لازار ص 28 ).

فرهنگ فارسی

برای چه چرا بچه سبب .

مترادف ها

whereof (قید)
از انجاییکه، از چه چیز، از چه، از که

whereon (قید)
در انجا، از چه، روی چه چیز، روی چه

پیشنهاد کاربران

بر چه موجب ؛ به چه صورت. به چه طریق. چگونه. بر چه وجه. بر چه اصل و طریقه : منتظر آن که از حضرت به چه موجب مثال دهند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 59 ) .
چه شد ( ماضی / مضارع ) ، چه بود ( ماضی )

بپرس