از چه روی ؛ از چه جهت. ( از مؤید اللغات ) . از چه بابت. از چه جهت. بچه سبب. ( از ناظم الاطباء ) :
مردم اگر جان و تنست از چه روی
فتنه تو بر جان نیی و بر تنی.
ناصرخسرو.
تفاوت در احوال ما از چه روی
هنرور چرا سال و مه در شقاست.
ناصرخسرو.
مردم اگر جان و تنست از چه روی
فتنه تو بر جان نیی و بر تنی.
ناصرخسرو.
تفاوت در احوال ما از چه روی
هنرور چرا سال و مه در شقاست.
ناصرخسرو.