از چاله به چاه افتادن یا هنوز از چاله درنیامده به چاه افتادن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> از چاله [ درآمدن و ] به چاه افتادن؛ هنوز از چاله درنیامده به چاه افتادن
دچار وضعی بدتر از پیش شدن
مثال:
با هزار زحمت با طرف معامله صلح کردم اما بلافاصله به بلای مالیات و اداره ی دارایی دچار شدم. از چاله درآمدم و به چاه افتادم.

پیشنهاد کاربران

Out of the frying pan into the fire
from bad to worse
Between the devil and the deep blue sea
Getting out of a ditch only to fall into a well
از چاله در آمدن و به چاه افتادن