دیکشنری
مترجم
بپرس
از پیچیدگی دراوردن
دنبال کنید
مترادف ها
unweave
(فعل)
بیرون اوردن، واچیدن، وابافتن، از پیچیدگی دراوردن، گره گشودن
پیشنهاد کاربران
ساده کردن
+ عکس و لینک