از پیش سفارش دادن

مترادف ها

engage (فعل)
مشغول کردن، گرفتن، از پیش سفارش دادن، نامزد کردن، استخدام کردن، بکار گماشتن، متعهد کردن، درهم انداختن، گیر دادن، گرو گذاشتن، گرو دادن، قول دادن، نامزد گرفتن، عهد کردن

bespeak (فعل)
از پیش سفارش دادن، حاکی بودن از، قبلا درباره چیزی صحبت کردن

فارسی به عربی

اشغل، اطلب

پیشنهاد کاربران

از پیش سفارش دادن یعنی از قبل گفتن و درخواست دادن چیزی را

بپرس