از پسوندها
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
- - ن = نام آلت ساز است.
مانند : کوبن از کوبیدن، سوزن از سوزیدن و غیره . . . . .
مانند : کوبن از کوبیدن، سوزن از سوزیدن و غیره . . . . .
- - یک = پسوند صفت ساز
ن. م = باریک، تاریک، نزدیک، آواییک
ن. م = باریک، تاریک، نزدیک، آواییک
- - ماب = فِلان گونه/فلان طور/فلان مانند
ن. م = اشرافی ماب.
ن. م = اشرافی ماب.
- - ادن = پسوند کارواژهنده.
ن. م=
افتادن/ایستادن/فرستادن/نهادن
ن. م=
افتادن/ایستادن/فرستادن/نهادن
- - فرنگی = بیگانه.
دارابی فرنگی/توت فرنگی.
دارابی فرنگی/توت فرنگی.
- - پور = پسرِ فلانی.
م. ث = سلطانپور.
م. ث = سلطانپور.
- - نام.
معمولا برای وقتی به کار می رود که می خواهید نشان دهید که شخص را نمی شناسید /نمی شناختید.
ن. م = یه بهزاد نامی به من زنگید، من هم جواب - اش را دادم ولی سریع قطع کرد.
معمولا برای وقتی به کار می رود که می خواهید نشان دهید که شخص را نمی شناسید /نمی شناختید.
ن. م = یه بهزاد نامی به من زنگید، من هم جواب - اش را دادم ولی سریع قطع کرد.
ویسپِ - - = - - omni
- - یر
دکتر کزازی در مورد واژه ی " دلیر" می نویسد : ( ( دلیر در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است . " دلیر " از دو پاره ی : دل / ایر ( = پساوند ) ساخته شده است . " ایر " پساوندی است که در واژه هایی دیگر همچون : " دبیر " و " زریر " که نامی گیاهی است زرد و " زرگون " بکار رفته است . ) )
دکتر کزازی در مورد واژه ی " دلیر" می نویسد : ( ( دلیر در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است . " دلیر " از دو پاره ی : دل / ایر ( = پساوند ) ساخته شده است . " ایر " پساوندی است که در واژه هایی دیگر همچون : " دبیر " و " زریر " که نامی گیاهی است زرد و " زرگون " بکار رفته است . ) )
- - شن
دکتر کزازی در مورد واژه ی " گلشن" می نویسد : ( ( گلشن به معنی گلزار است و پاره ی دوم آن شن ریختی کوتاه شده از شان می تواند بود که خود ریختی از خان به معنی خانه شمرده می تواند شد . بدین سان شن همتای خن ، ریخت کوتاه شده ی خان ، است که در " گلخن " به معنی آتشخان گرمابه و " تون " به کار می رود . ) )
... [مشاهده متن کامل]
دکتر کزازی در مورد واژه ی " گلشن" می نویسد : ( ( گلشن به معنی گلزار است و پاره ی دوم آن شن ریختی کوتاه شده از شان می تواند بود که خود ریختی از خان به معنی خانه شمرده می تواند شد . بدین سان شن همتای خن ، ریخت کوتاه شده ی خان ، است که در " گلخن " به معنی آتشخان گرمابه و " تون " به کار می رود . ) )
... [مشاهده متن کامل]
- - خن ( کوتاهیده خانه )
ن. م = گلخن.
ن. م = گلخن.
- - اد ( در واژه پاساد )
کسرویِ بزرگ این پسوند را به چِمِ جای، انجمن و گروه بکار برده )
ن. م = باهماد.
کسرویِ بزرگ این پسوند را به چِمِ جای، انجمن و گروه بکار برده )
ن. م = باهماد.
- - ویچ ( پسوندِ مکان )
م. ث = ایرانویچ.
م. ث = ایرانویچ.
- - جی ( به دُرُستی چِم این پسوند را نمی دانم. امکان دارد که کوتاهیده "جای" باشد. )
م. ث = میانجی/گرانجی.
م. ث = میانجی/گرانجی.
- - شید/شیت ( تابنده، درخشان )
م. ث = خورشید.
م. ث = خورشید.
یاز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)