از هم گذشتن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - عبور کردن از برابر یکدیگر ۲ - جدا شدن . ۳ - در گذشتن مردن .

مترادف ها

intercross (فعل)
تقاطع کردن، از هم گذشتن

interpenetrate (فعل)
از هم گذشتن، در هم نفوذ کردن، نفوذ کردن در

پیشنهاد کاربران

بپرس