از هم پاشیدگی


مترادف از هم پاشیدگی: اضمحلال، انحلال، تلاشی، گسیختگی، متلاشی

متضاد از هم پاشیدگی: انسجام

مترادف ها

dissolution (اسم)
فسخ، تجزیه، فساد، حل، از هم پاشیدگی

پیشنهاد کاربران

بپرس