scatter (فعل)افشاندن، پخش کردن، از هم جدا کردن، متفرق کردن، پراکنده وپریشان کردنsplit (فعل)دونیم کردن، فتق داشتن، شکافتن، از هم جدا کردن، خرد و قطعه قطعه کردنwedge (فعل)از هم جدا کردن، با گوه نگاه داشتن، با گوه شکافتنdisarticulate (فعل)از هم جدا کردن، از هم جدا شدن، بند از بند جدا کردن