break (فعل)نقض کردن، شکستن، از هم باز کردن، فتق داشتن، مکی کردنunravel (فعل)حل کردن، از هم باز کردن، از گیر در اوردنhackle (فعل)از هم باز کردن، شکافتن، شانه کردنunlink (فعل)جدا کردن، از هم باز کردن، سوا کردن، بندهای زنجیر را از هم باز کردنuntwine (فعل)گشودن، از هم باز کردن