از نو

/~aznow/

مترادف از نو: دوباره، مجدد، مجدداً، مکرر

معنی انگلیسی:
afresh, again, anew, over again

لغت نامه دهخدا

از نو. [ اَ ن َ / نُو ] ( ق مرکب ) از سر. دوباره. مجدداً. بار دیگر. باز.

فرهنگ فارسی

دوباره

فرهنگستان زبان و ادب

{redo} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از گزینه های نوار گزینه که باعث تکرار آخرین فرمان اجراشده می شود

واژه نامه بختیاریکا

دوارتِه؛ دی؛ ز سر؛ زون تَرِه
زنو؛ ز سر

اصطلاحات و ضرب المثل ها

{redo} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از گزینه های نوار گزینه که باعث تکرار آخرین فرمان اجراشده می شود

مترادف ها

afresh (قید)
از نو، دوباره

again (قید)
از نو، دوباره، پس، باز هم، باز، دیگر، مجددا، نیز، یکبار دیگر، مکرر، دگربار، بعلاوه، از طرف دیگر

anew (قید)
از نو، دوباره، از سر، بطرز نوین

فارسی به عربی

ثانیة

پیشنهاد کاربران

از نو یعنی دوباره مثال
ازنو شروع کن
دوباره شروع کن
از سر. [ اَ س َ ] ( حرف اضافه اسم ، ق مرکب ) از آغاز. از ابتدا. || از نو. مجدداً. باز هم . دوباره : مأمون . . . فرموده است تا اندازه ٔ زمین از سر آزموده آید. ( التفهیم ) .
درخت خشک گشته تر شد از سر
...
[مشاهده متن کامل]

گل صدبرگ و نسرین آمدش بر.
( ویس و رامین ) .
پس از سر یکی بزم کردند باز
ببازیگری می ده و چنگ ساز.
اسدی .
هرگز بجهان دید کسی غم چو غم من
کز سر شودم تازه چو گویم بسر آمد.
مسعودسعد.

از دوباره

بپرس