از مد افتادن

مترادف ها

superannuate (فعل)
کهنه شدن، از مد افتادن، متروکه دانستن، بازنشسته دانستن یا شدن

lapse (فعل)
سپری شدن، مشمول مرور زمان شدن، از مد افتادن

outmode (فعل)
از مد افتادن

فارسی به عربی

خطا

پیشنهاد کاربران

بپرس