معنی اصطلاح -> از لام تا کام نگفتن / حرف نزدنخاموش / ساکت ماندن؛ هیچ نگفتنمثال: تمام مدت به دیوار روبرو خیره شده بود و مثل اینکه لالمونی گرفته باشد، از لام تا کام حرف نمی زد.