از صافی گذراندن

مترادف ها

filtration (اسم)
تصفیه، از صافی گذراندن، پالایش

leach (فعل)
شستن، از صافی گذراندن، صافی کردن

filtrate (فعل)
تصفیه کردن، صاف کردن، از صافی گذشتن، از صافی گذراندن

فارسی به عربی

ترشیح

پیشنهاد کاربران

بپرس