از شست کسی امدن کاری

پیشنهاد کاربران

از شست کسی آمدن کاری ؛ از دست او برآمدن :
چنین خواست روشن جهان آفرین
که او نیست گردد به ایران زمین
به فر جهاندار بر دست تو
چو آمد چنین کار از شست تو.
فردوسی.