از سرما لرزیدن

مترادف ها

shiver (فعل)
خرد کردن، لرزیدن، از سرما لرزیدن، لرزاندن، مرتعش کردن

chitter (فعل)
اواز خواندن، چهچه زدن، از سرما لرزیدن

فارسی به عربی

رعشة

پیشنهاد کاربران

بپرس