از سر کسی افتادن

پیشنهاد کاربران

از سر کسی افتادن: فراموش شدن و دیگر به آن نیندیشیدن. ( فکر کاسبی از سرش افتاد. )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )
از سر کسی افتادن: [عامیانه، کنایه ] عادتی را ترک کردن .

بپرس