از دست ( ز دست ) گذاشتن ؛ بنهادن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . ترک کردن. رها ساختن. رها کردن. فرو گذاردن :چو عهدی با کسی کردی بجا آرکه ایمانست عهد از دست مگذار. ناصرخسرو.+ عکس و لینک