از دست و پای رفتن

پیشنهاد کاربران

از دست و پای رفتن ؛ به دست و پای مردن. تاب و توان از دست دادن :
ز بیم شیر مانده هردو بر جای
برفته روشنان از دست و از پای.
( ویس و رامین ) .

بپرس