از دست هم ربودن چیزی را ؛ یکی از تصرف دیگری خارج ساختن.
- || نشانه نهایت عزیز بودن اوست. ( از آنندراج ) :
به پاک چشمی من شبنمی ندارد باغ
ز دست هم بربائید گلعذارانم.
صائب.
- || نشانه نهایت عزیز بودن اوست. ( از آنندراج ) :
به پاک چشمی من شبنمی ندارد باغ
ز دست هم بربائید گلعذارانم.
صائب.