از دست ( ز دست ) برآمدن کاری ؛ از عهده آن کار برآمدن وی. میسر او شدن. میسور گشتن. ممکن بودن. توانستن. میسر بودن :گر از دستم چنین کاری برآیدز هر خاریم گلزاری برآید. نظامی.+ عکس و لینک