از خود گذشتگی
/~azxodgozaStegi/
مترادف از خود گذشتگی: ازجان گذشتگی، ایثار، جانبازی، جان نثاری، فداکاری، قربانی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
فداکاری، از خود گذشتگی، خود فدایی، ایثار نفس
فداکاری، از خود گذشتگی
هواخواهی، پرستش، سرسپردگی، تخصیص، وقف، صمیمیت، جانسپار، از خود گذشتگی، دعا، مریدی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
ازخودگذشتگی ؛ فداکاری.
متضاد از خودگذشتگی میشه چی؟
فدا کردن
طقیان
ایثار، جانبازی، فداکای
ایثار، جانبازی، جان نثاری، فداکاری، قربانی
بخشیدن جان خو به دیگران
ایثار
فداکار
جانباز
فداکار
جانباز