disown (فعل)منکر شدن، رد کردن، نشناختن، از خود ندانستن، مالکیت چیزی را انکارکردنdisorient (فعل)رد کردن، بهم خوردن، از خود ندانستن، ناجور شدن، غیر متجانس شدن، مالکیت چیزی را انکارکردن