دیکشنری
مترجم
بپرس
از بیخ کندن
معنی انگلیسی
:
extirpate
,
to root up (or out)
,
to eradicate
دنبال کنید
مترادف ها
ablate
(فعل)
بریدن و خارج کردن، از بیخ کندن، قطع کردن
stub
(فعل)
از بیخ کندن، کوبیدن، تحلیل بردن
فارسی به عربی
استاصل , عقب
پیشنهاد کاربران
ریشه کن کردن، نیست و نابود کردن معدوم کردن،
ویران و خراب کردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها