از بن ناخن

پیشنهاد کاربران

از بن ناخن: کنایه از ذخیره و جمع شده باشد و کنایه از اطاعت و بندگی و ته دلی هم هست.
دادمردی و علم و حفظ سخن .
سر انگشتش از بن ناخن ( حدیقه، ۲۵۲ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری ) .
از بن ناخن: [عامیانه، اصطلاح] ذخیره، بندگی، اطاعت .

بپرس