از این ستون به ان ستون فرج است

پیشنهاد کاربران

معادل کُردی این اصطلاح میشه:
�گویزی هه لاویی، هه زار خوولی لی ده دا. � - گوِزی هَلاوِی، هَزار خولی لِدَدا. �
معنی تحت اللفظیش میشه:
�گردو رو که بندازی هوا، هزار چرخ میخوره. �
بعضی وقت ها تغییر موضع و جایگاه می تواند برای فرد مفید باشید.
این ضرب المثل نشان دهنده امیدواری در اوج ناامیدی هنگام گرفتاری های سخت است.
در معنایی ضعیف تر: بدون تحرک و فعالیت نمی توان کاری را پیش برد. مشابه ضرب المثل از تو حرکت از خدا برکت
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه این ضرب المثل این پند را دارد که در هنگام مشکلات نیز مأیوس نشوید و به زندگی امیدوار باشید.

معنی از این ستون به آن ستون فرج است
۱ - یعنی گاهی با تغییر موضع و موقعیت قبلی خود در زندگی، می توان به موفقیت دست یافت.
۲ - زمانی به کار می رود که انسان در سخت ترین شرایط قرار گرفته باشد و این ضرب المثل گویای امیدواری در اوج ناامیدی است.
...
[مشاهده متن کامل]

۳ - ساکن و بی تحرک ماندن کاری را پیش نمی برد. تحرک مفید، رمز موفقیت است.
داستان و ریشه این ضرب المثل
مرد جوانی به شهر دوری مسافرت کرد. اتفاقا همان شب فردی به قتل میرسد. نگهبانان مرد غریب را نزدیک محل قتل دستگیر می کنند و او را نزد قاضی می برند و چون مرد ناشناس نتوانست بی گناهی خود را ثابت کند، قاضی ناعادلانه دستور اعدام را صادر کرد.
فردا مرد مسافر را به یک ستون بستند تا اعدام کنند . مرد هرچه گفت که بی گناه است و بعدا از این کار پشیمان خواهند شد ، جلاد گفت من باید دستور را اجرا کنم. جلاد به او گفت که آخرین خواسته اش چیست.
مرد که دید مرگ نزدیک است گفت : مرا به آن یکی ستون ببندید و اعدام کنید. جلاد فکرکرد که مرد قصد فرار دارد و این یک بهانه است و به او گفت این چه خواهش مسخره ای است!
مرد گفت : رسم این است که آخرین خواهش یک محکوم به اعدام اگر ضرری برای کسی نداشته باشد اجرا شود. جلاد با احتیاط دست او را باز کرد و به ستون بعدی بست.
در همین هنگام حاکم و سوارانش از آنجا گذشتند و دیدند عده ای از مردم دور میدان جمع شدند ، علت را پرسیدند گفتند مردی را به دار می زنند . حاکم پرسید : چه کسی را ؟ جلاد جلو آمد و حکم قاضی را نشان داد.
حاکم گفت : مگر دستور جدید قاضی به شما نرسیده است ؟ جلاد گفت: آخرین دستور همین است. حاکم گفت : این مرد بی گناه است ، او را آزاد کنید . قاتل اصلی دیشب به کاخ من آمد و گفت وقتی خبر اعدام این مرد را شنیده ، ناراحت شده که خون این مرد هم به گردن او بیافتد و بااینکه میترسیده خودش را معرفی کرد. من هم او را نزد قاضی فرستادم و سفارش کردم که مجازاتش را تخفیف دهد.
مرد مسافر را آزاد کردند و او گفت : اگر مرا از آن ستون به این ستون نمی بستید تا حالا مرا اعدام کرده بودید. اگر خدا بخواهد از این ستون به آن ستون فرج است.

از این ستون به ان ستون فرج است
منابع• https://www.daneshchi.ir/معنی-ضرب-المثل-از-این-ستون-به-آن-ستون/
از این ستون به آن ستون فرج است: [ عامیانه ، ضرب المثل] در انتظار بیش آمد ناگوار همیشه باید امید وار بود.

بپرس