از آتش جز دودندیدن ؛ بهره دود داشتن. کنایه است از اینکه از امید و کوشش نتیجه مثبت و سودمند بدست نیاوردن وهنوز رنج و زحمت نصیب داشتن. ( یادداشت مؤلف ) :
بدو گفت مگری کزین سود نیست
ز آتش مرا بهره جز دود نیست.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
به مال و ملک و به اقبال دهر غره مشو
که تو هنوز از آتش ندیده ای جز دود.
ناصرخسرو.
من از تو هیچ ندیدم هنوز خواهم دید
ز شیر صورت او دیدم و ز آتش دود.
سنایی.
بدو گفت مگری کزین سود نیست
ز آتش مرا بهره جز دود نیست.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
به مال و ملک و به اقبال دهر غره مشو
که تو هنوز از آتش ندیده ای جز دود.
ناصرخسرو.
من از تو هیچ ندیدم هنوز خواهم دید
ز شیر صورت او دیدم و ز آتش دود.
سنایی.