از اب گذشتن

پیشنهاد کاربران

از آب گذشتن: کاری را تمام کردن ، بالکنایه گریه و غم را رها کردن .
ساعتی زان سخن پریشان گشت
آبی از چشم ریخت و زآب گذشت
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 533 )