از اب در امدن
فرهنگ معین
اصطلاحات و ضرب المثل ها
مشخص شدن نتیجه کار.
پیشنهاد کاربران
از آب درآمدن: به وضع یا کیفیت نهایی درآمدن. ( مقاله خوب از آب در نیامد. )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )
پخته و کامل نباشد و یا درست و دقیق بیان نگردد.
از آب درآمدن: [عامیانه، کنایه ] نتیجه دادن، تربیت شدن، روشن شدن حقیقت .