اریش

لغت نامه دهخدا

اریش. [ اَ ] ( ص ) زیرک. هوشیار. ( برهان ) ( سروری ) ( مؤید الفضلاء ). عاقل. اریس. اَرِش. ( برهان ). هوشمند. ذکی .

اریش. [ اَ ی َ ] ( ع ص ) مرد بسیارموی در هر دو گوش و روی. || سست. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) زیرک هوشمند هوشیار عاقل .
مرد بسیار موی در هر گوش و روی

فرهنگ معین

( اَ ) (ص . ) زیرک ، عاقل .

دانشنامه عمومی

آریش. آریش ( ترکی آذربایجانی: Arış ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان هادروت واقع شده است.
عکس آریشعکس آریشعکس آریش

اریش (خوسف). اریش روستایی در دهستان خوسف بخش مرکزی شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا کمتر از ۹ خانوار بوده است. [ ۱]
عکس اریش (خوسف)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سلام وقت بخیر ، تلفظ آریش رو می فرمایید, سپاس
آریش :آریایی ٫ زیرک ٫ باهوش٫ عاقل ٫ هوشمند.
آریش از ترکیب ( آری ) و پسوند ( ش ) به معنی آریایی است. در فرهنگ دهخدا �آری� را آریا و نام ایالت قدیم خراسان یاد کرده است.
( فرهنگ دهخدا )
آری . ( اِخ ) آریا. نام ایالت قدیم ایران که امروز مشتمل بر خراسان شرقی و سیستان است و نام کرسی آن در قدیم آرتاکوآنا بوده است و اسکندر شهری به نام اسکندریّه ٔ آره ایا در کنار هری رود بنا کرد و جمعیت و آبادی آن را بدین شهرکه شاید هرات امروزین باشد تحویل کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس