اریایی گرایی

دانشنامه عمومی

آریایی گرایی. آریایی گرایی یا آریاگرایی یک ایدئولوژی برتری نژادی است که نژاد آریاییِ فرضی را به عنوان یک گروهِ انسانی متمایز و برتر می داند و آن را مستحق حکمرانی بر بقیه بشریت می داند. آریایی گرایی که نخست توسط نظریه پردازانِ نژادپرستی مانند آرتور دو گوبینو و هیوستون استوارت چمبرلین ترویج شد، در آلمان نازی به اوج نفوذ خود رسید. در دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، رژیمِ آلمان این مرامی ( ایدئولوژی ) را با قدرت کامل به کار گرفت و با تهاجمش به لهستان در سال ۱۹۳۹ در تعقیب لبنسراوم ( فضای زندگی برای مردم آریایی ) بود که جرقهٔ جنگ جهانی دوم را زد. سیاست های نژادی که توسط نازی ها در دهه ۱۹۳۰ اجرا شدند، در طول تسخیر اروپا و شوروی به جد دنبال شدند و به نسل کُشیِ شش میلیون یهودی و یازده میلیون قربانی دیگر در آنچه که اکنون به عنوان هولوکاست شناخته می شود، به اوج خود رسیدند.
مَرامیِ نازیسم بر این تصور است که نژاد آریاییِ باستان یک نژاد برتر است که بالاترین مقام را در سلسله مراتب نژادی دارد و اینکه مردمان ژرمن، خالص ترین مردمانِ موجود از این نژاد آریایی هستند. [ ۱] تصور نازی ها از نژاد آریایی برخاسته از طرفدارانِ پیشینِ یک تصور برتری طلبانه از نژاد است که توسط شخصیت های نظریه پردازِ نژادی ای مانند آرتور دو گوبینو و هیوستون استوارت چمبرلین توصیف شده است. [ ۲]
در اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی، شماری از نویسندگان متأخر، مانند انسان شناس فرانسوی، وِشِر دِه لاپوژ ( Vacher de Lapouge ) در کتاب خود به نامِ L'Aryen، استدلال کردند که این شاخهٔ برتر را می توان از نظر زیست شناختی با استفاده از شاخص سفالیک ( معیار شکل سر ) و موارد دیگر شناسایی کرد. او استدلال می کرد که اروپایی هایِ درازسَرِ دولیکوسفالیکِ بور، که مشخصاً در اروپای شمالی یافت می شوند، رهبران طبیعی ای هستند که مقدر شده بودند بر مردمانِ «کوتاه سر» حکومت کنند. [ ۳] نظریه های همسانی توسط آرتور دو گوبینو و هیوستون استوارت چمبرلین هم ترویج شد.
نظریه پردازِ نژادی نازی، هانس اف. کی، اروپاییان را به پنج زیرنژاد تقسیم می کند: نژاد مدیترانه ای، نژاد بالتیک شرقی، نژاد نوردیک، نژاد دیناری و نژاد آلپایْن. [ ۴] گونتر، نوردیک ها را در بالاترین درجهٔ سلسله مراتب نژادی در میان این پنج زیرنژادِ اروپایی نهاد. [ ۴] گونتر در کتاب خود با نامِ Rassenkunde des" deutschen Volkes ( علم نژادی مردم آلمان ) » در سال ۱۹۲۲، آلمانیان را به عنوان ترکیبی از هر پنج زیرگروه اروپایی معرفی کرد و در این میان، حضور عنصر نوردیک در میان آلمانی ها قوی تر می دانست. [ ۵] گونتر باور داشت که مردم اسلاو از «نژاد شرقی»، نژادی که از آلمانی ها و نوردیک ها جدا است هستند و در مورد مخلوط کردن «خون آلمانی» با خون اسلاو هشدار داد. [ ۶] او هر زیرگروه نژادی را با توجه به ظاهر فیزیکیِ کلی و ویژگی های روان شناختی آن ها از جمله «روح نژادی» ( ویژگی های عاطفی و اعتقادات مذهبی ) آن ها تعریف کرد و اطلاعات دقیقی در مورد رنگ مو، چشم، پوست و ساختارِ صورت ایشان ارائه کرد. [ ۵] او عکس هایی از آلمانی هایی ارائه کرد که در مکان هایی مانند بادن، اشتوتگارت، سالزبورگ و شوابن به عنوان نوردیک شناخته می شدند. و همچنین عکس هایی از آلمانی هایی به ویژه در فورارلبرگ، باواریا و منطقه جنگل سیاه بادن که او به عنوان نوع آلپ و مدیترانه ای شناسایی شان کرده بود. [ ۵] آدولف هیتلر این کتاب را خواند و از آن در سیاست های نژادی اش تأثیر پذیرفت. گونتر با پشتیبانیِ نازی ها در سال ۱۹۳۲به سِمَتی در بخش مردم شناسیِ دانشگاه ینا شد و هیتلر هم در سخنرانی افتتاحیه گونتر شرکت کرد. [ ۷]
عکس آریایی گراییعکس آریایی گراییعکس آریایی گراییعکس آریایی گرایی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران