لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
آرگو. آرگو ( به انگلیسی: Argo ) ، کشتی بود، که توسط آرگوس و با کمک آتنا ساخته شد و یاسون و آرگونوت ها بوسیلهٔ آن برای پیدا کردن پشم زرین سفر کردند. آرگو که نامش به معنای «سریع» است، تندروترین کشتی ساخته شده در آن زمان بود. این کشتی در بندر پاگاسای در تسالی و به طور کامل از الوار متعلق به کوه پلیون ساخته شده بود، بجز پوزهٔ کشتی که قطعه ای از یک بلوط مقدس بود که ایزدبانو آتنا آن را از معبد زئوس ( یا جنگلی مقدس ) واقع در دودونا آورده بود. این قطعه چوب، پیشگویی می کرد، و در مواقعی می توانست حرف بزند. [ ۱] [ ۲]
آرگو بزرگ ترین کشتی بود که تا آن زمان ساخته شده بود و خدمهٔ آن غیر از یاسون شامل آرگوس، سازندهٔ کشتی آرگو؛ تیفوس سکاندار؛ هراکلس، پهلوان نامدار؛ اورفئوس نوازنده؛ کستور و پولوکس، برادران هلن؛ پلئوس، پدر آشیل؛ ملئاگروس، شکارچی معروف گراز کالیدونیان؛ لائرتز و اُتولوکوس، پدر و پدر بزرگ اودیسئوس؛ هولاس و بسیاری از پهلوانانی بود که از سرتاسر یونان به این کشتی آمده بودند. آرگو در زمانی مناسب، حرکت خود را به سمت دریای سیاه در شمال آغاز کرد. در سفر به کولخیس، سرنشینان آن با ماجراهای گوناگون روبرو شدند.
آرگو بزرگ ترین کشتی بود که تا آن زمان ساخته شده بود و خدمهٔ آن غیر از یاسون شامل آرگوس، سازندهٔ کشتی آرگو؛ تیفوس سکاندار؛ هراکلس، پهلوان نامدار؛ اورفئوس نوازنده؛ کستور و پولوکس، برادران هلن؛ پلئوس، پدر آشیل؛ ملئاگروس، شکارچی معروف گراز کالیدونیان؛ لائرتز و اُتولوکوس، پدر و پدر بزرگ اودیسئوس؛ هولاس و بسیاری از پهلوانانی بود که از سرتاسر یونان به این کشتی آمده بودند. آرگو در زمانی مناسب، حرکت خود را به سمت دریای سیاه در شمال آغاز کرد. در سفر به کولخیس، سرنشینان آن با ماجراهای گوناگون روبرو شدند.
wiki: آرگو
آرگو (آلاباما). آرگو ( به انگلیسی: Argo ) شهرکی است در ایالت آلاباما در کشور آمریکا.
آرگو در موقعیت ( ) قرار دارد.
با توجه به اطلاعات اداره آمار آمریکا مساحت آن در حدود ۳۱٫۸ کیلومترمربع است.
با توجه به آمار سال ۲۰۰۰ جمعیت آن ۱۷۸۰ نفر، ۶۶۴ خانواده در آن ساکن هستند.
تعداد ۷۲۶ واحد خانه در هر مساحت تقریبی ( ۲۳akm² ) قرار دارد.
۲۸٪ درصد از خانواده های فرزند زیر ۱۸ سال داشتند که از این تعداد ۶۵٬۵٪ درصد زوج بوده و ۶٬۳٪ درصد زنان بدون شوهر و ۲۴٬۴٪ درصد نیز غیر خانواده بودند.
متوسط درآمد یک خانواده در حدود ۵۳٬۰۸۸ دلار آمریکا است و زنان درآمد متوسط ۳۳٬۸۷۵ دلار آمریکا و مردان درآمد متوسط ۲۸٬۶۲۵ دلار آمریکا بدست می آورند.
آرگو در موقعیت ( ) قرار دارد.
با توجه به اطلاعات اداره آمار آمریکا مساحت آن در حدود ۳۱٫۸ کیلومترمربع است.
با توجه به آمار سال ۲۰۰۰ جمعیت آن ۱۷۸۰ نفر، ۶۶۴ خانواده در آن ساکن هستند.
تعداد ۷۲۶ واحد خانه در هر مساحت تقریبی ( ۲۳akm² ) قرار دارد.
۲۸٪ درصد از خانواده های فرزند زیر ۱۸ سال داشتند که از این تعداد ۶۵٬۵٪ درصد زوج بوده و ۶٬۳٪ درصد زنان بدون شوهر و ۲۴٬۴٪ درصد نیز غیر خانواده بودند.
متوسط درآمد یک خانواده در حدود ۵۳٬۰۸۸ دلار آمریکا است و زنان درآمد متوسط ۳۳٬۸۷۵ دلار آمریکا و مردان درآمد متوسط ۲۸٬۶۲۵ دلار آمریکا بدست می آورند.
wiki: آرگو (آلاباما)
آرگو (فیلم ۲۰۰۶). «آرگو» ( انگلیسی: Argo ( 2006 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد.
wiki: آرگو (فیلم ۲۰۰۶)
آرگو (گروه موسیقی). آرگو ( به انگلیسی: Argo ) گروه موسیقی یونانی است.
آن ها در مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۱۶ نماینده یونان بودند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآن ها در مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۱۶ نماینده یونان بودند.
wiki: آرگو (گروه موسیقی)
پیشنهاد کاربران
آرگو ( به انگلیسی: Argo ) ، نام فیلمی سینمایی محصول کشور آمریکا به سال ۲۰۱۲ میلادی و ساختهٔ بن افلک است. داستان این فیلم دربارهٔ وقایع بحران گروگان گیری در سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران است، که در آن، ۶ دیپلمات آمریکایی توانستند از منزل سفیر کانادا در تهران به خارج از ایران بگریزند. در این فیلم بازیگرانی چون بن افلک، آلن آرکین، برایان کرانستون و امید ابطحی به نقش آفرینی می پردازند. تهیه کنندگان این فیلم بن افلک، جرج کلونی و گرانت هسلو هستند.
... [مشاهده متن کامل]
آرگو نامزد هفت جایزهٔ مختلف در هشتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار بود و در نهایت سه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی و بهترین تدوین را کسب کرد. این نخستین بار از سال ۱۹۸۹ و برنده شدن رانندگی برای خانم دیزی بود که فیلمی بدون نامزدی برای عنوان بهترین کارگردانی، برندهٔ اسکار بهترین فیلم می شد. آرگو نامزد پنج جایزه گلدن گلوب شد که دو جایزه ( بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی ) را از آن خود کرد؛ آرگو همچنین برنده جایزه بهترین فیلم از طرف انجمن تهیه کنندگان آمریکا شد. این فیلم با ۹۳٪ امتیاز بالایی را با رای کاربران سایت راتن تومیتوز به دست آورد. آرگو همچنین جایزه های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و تدوین را از مراسم بفتا به دست آورد.
در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ و در گیرودارِ انقلاب ایران گروهی موسوم به دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و آن را به تصرف خود درآوردند و کارمندان آمریکایی سفارت را هم به گروگان گرفتند. از میان کارکنان به گروگان گرفته شده، تعداد ۶ نفر موفق می شوند از در پشت سفارت به خانه کن تیلور سفیر کانادا در ایران بگریزند. بعد از گریختن این آمریکایی ها جلسهٔ ویژه ای در سازمان اطلاعات آمریکا برای فرار آن ها صورت می گیرد. طی این جلسه نظرات مختلفی مطرح می شود و در ابتدا طبق نتیجه ای که مأموران سیا می گیرند قرار بر این می شود که آمریکایی ها به وسیله دوچرخه از تهران تا مرز ترکیه درون کوه ها دوچرخه سواری کنند چرا که احتمال شناسایی آن ها به وسیله رفت وآمد با ماشین بسیار بالا می رفته است. این نظر بعداً توسط تونی مندز که یکی از مأموران کارکشته سیا برای فرار اشخاص است رد می شود. در ادامه مأموران سیا سناریویی برای فرار آن ها به عنوان معلم های خارجی یا مشاوران کشاورزی مطرح می کنند که اولی به دلیل قطع رابطه ایران با آمریکا و دومی به دلیل برف سنگین و عدم امکان کشاورزی مناسب رد می شود. ادامه جلسه اول با شکست روبرو می شود و مأموران به راه حل مناسب و عملی دست پیدا نمی کنند. چند روز بعد در حالی که مندز در حال صحبت با پسر خود و مشاهده فیلم سیاره میمون ها ( نسخه ۱۹۶۸ ) بود؛ ناگهان متوجه می شود که می تواند به عنوان گروهی هنرمند وارد ایران شوند که در حال ساخت فیلمی علمی_تخیلی هستند و می خواهند فیلمی با سبک و سیاق جنگ ستاره ها اما در ایران بسازند. بر اساس نقشه مندز، او و ۶ نفر آمریکایی هویت یک گروه فیلمسازی را به خود می گیرند که برای یافتن مکان های فیلمبرداری فیلمی علمی - تخیلی به نام «آرگو» به خاورمیانه سفر کرده اند. برای واقعی جلوه دادن این نقشه مندز از عوامل حرفه ای در هالیوود بهره گرفت، جان چمبرز، چهره پرداز آمریکایی یکی از این افراد بود. به موازات عملیات مندز، تبلیغات این فیلم ساختگی در روزنامه ها و مجلات هالیوود به عنوان تولیدی از استودیو ۶ آغاز شد و حتی برای واقعی تر جلوه دادن این داستان ساختگی، یکی از این روزنامه ها را به دست یکی از دیپلمات ها دادند که در هنگام خروج همراه خود داشته باشد. مندز در طول دو روز آمریکایی ها را برای بازپرسی های شدید آماده می کند و در حالی که تقریباً همه چیز مهیاست یک تلفن از سیا به او زده می شود که عملیات بایستی متوقف گردد. مندز به اوج آشفتگی می رسد چرا که وجدان کاری او اجازه نمی دهد که جان این ۶ آمریکایی را که به چند نفر از آن ها قول صد در صد برای خروج از کشور داده بود به خطر بیندازد. در ابتدا مندز حرف رئیس خود را با اکراه قبول می کند و برای رهایی از افکار مختلف رو به نوشیدن مشروبات الکلی و سیگار کشیدن می آورد. صبح، آمریکایی ها که در خانه سفیر منتظر مندز هستند تا حدودی متوجه تأخیر او می شوند. مندز که تمام شب در حال فکر کردن و سیگار کشیدن و مشروب خوردن بود به این نتیجه می رسد که نمی تواند حرف های سیا را قبول کند به همین خاطر در یک تماس سریع با سیا می گوید که عملیات را انجام می دهد و تلفن را قطع می کند. در آن طرف خط رئیس او بسیار عصبانی می شود و تلفن را می شکند. آمریکایی ها وارد فرودگاه می شوند و با اولین بازپرس که مدارک ورود آن ها به ایران را پیدا نمی کند مواجه می شوند. آمریکایی ها بدون اینکه توضیح خاصی بدهند نامه وزارت فرهنگ را که نشان می دهد که مندز می خواهد از ایران دیدن کند به مأمور فرودگاه می دهد. مأمور فرودگاه بدون پیدا کردن مدارک، آن ها را از بازپرسی اول رد می کند. در بازپرسی دوم جوانی با ریش های بلند به آن ها متذکر می شود که شاه رفته و آن دوران دیگر گذشته است. یکی از آمریکایی ها که نقش کارگردان را دارد برای مردمان ایرانی تبار دربارهٔ فیلم صحبت می کند و با نشان دادن فیلم نامه مصور فیلم و نشان دادن هواپیما و درآوردن صداهای مختلف توجه مردمان ایرانی تبار را از مسئله پیش رو منحرف می کند. جوان ایرانی پر ریش از آن ها می خواهد فقط به زبان فارسی حرف بزنند به همین خاطر همان آمریکایی که قرار بود دو روز فقط در ایران بوده باشد شروع به فارسی صحبت کردن می کند که با اقبال فراوان کسی متوجه این موضوع نمی شود. در انتها ۶ نفر آمریکایی با هویت جعلی و گذرنامه کانادایی، از مرز قانونی ایران در فرودگاه مهرآباد خارج می شوند و با پرواز سوئیس ایر به اروپا می گریزند. در پایان، این اتفاق باعث دوستی نزدیک تر آمریکا با کانادا می شود. صادق قطب زاده کانادا را تهدید می کند که تقاص این عمل را پس می دهد اما در عمل نمی تواند کار خاصی انجام دهد. آمریکاهایی خوشحال از یک پیروزی دیگر در صحنه بین المللی می خواهند به مندز بالاترین نشان جاسوس آمریکا را بدهند اما چون مندز جاسوس است و نباید هویتش فاش شود در یک جلسه غیر علنی این نشان به او داده و سپس پس گرفته می شود و حدود ۲۰ سال بعد این نشان دوباره به مندز اهدا می شود. پایان فیلم با جمله ای همراه است که می گوید اگر دولت های جهان با هم متحد شوند می توانند در مقابل هرگونه خطرات ناشناخته و غیرقابل حل ایستادگی کنند و این پیروزی سند بزرگی بر این مدعا است.
... [مشاهده متن کامل]
آرگو نامزد هفت جایزهٔ مختلف در هشتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار بود و در نهایت سه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی و بهترین تدوین را کسب کرد. این نخستین بار از سال ۱۹۸۹ و برنده شدن رانندگی برای خانم دیزی بود که فیلمی بدون نامزدی برای عنوان بهترین کارگردانی، برندهٔ اسکار بهترین فیلم می شد. آرگو نامزد پنج جایزه گلدن گلوب شد که دو جایزه ( بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی ) را از آن خود کرد؛ آرگو همچنین برنده جایزه بهترین فیلم از طرف انجمن تهیه کنندگان آمریکا شد. این فیلم با ۹۳٪ امتیاز بالایی را با رای کاربران سایت راتن تومیتوز به دست آورد. آرگو همچنین جایزه های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و تدوین را از مراسم بفتا به دست آورد.
در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ و در گیرودارِ انقلاب ایران گروهی موسوم به دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و آن را به تصرف خود درآوردند و کارمندان آمریکایی سفارت را هم به گروگان گرفتند. از میان کارکنان به گروگان گرفته شده، تعداد ۶ نفر موفق می شوند از در پشت سفارت به خانه کن تیلور سفیر کانادا در ایران بگریزند. بعد از گریختن این آمریکایی ها جلسهٔ ویژه ای در سازمان اطلاعات آمریکا برای فرار آن ها صورت می گیرد. طی این جلسه نظرات مختلفی مطرح می شود و در ابتدا طبق نتیجه ای که مأموران سیا می گیرند قرار بر این می شود که آمریکایی ها به وسیله دوچرخه از تهران تا مرز ترکیه درون کوه ها دوچرخه سواری کنند چرا که احتمال شناسایی آن ها به وسیله رفت وآمد با ماشین بسیار بالا می رفته است. این نظر بعداً توسط تونی مندز که یکی از مأموران کارکشته سیا برای فرار اشخاص است رد می شود. در ادامه مأموران سیا سناریویی برای فرار آن ها به عنوان معلم های خارجی یا مشاوران کشاورزی مطرح می کنند که اولی به دلیل قطع رابطه ایران با آمریکا و دومی به دلیل برف سنگین و عدم امکان کشاورزی مناسب رد می شود. ادامه جلسه اول با شکست روبرو می شود و مأموران به راه حل مناسب و عملی دست پیدا نمی کنند. چند روز بعد در حالی که مندز در حال صحبت با پسر خود و مشاهده فیلم سیاره میمون ها ( نسخه ۱۹۶۸ ) بود؛ ناگهان متوجه می شود که می تواند به عنوان گروهی هنرمند وارد ایران شوند که در حال ساخت فیلمی علمی_تخیلی هستند و می خواهند فیلمی با سبک و سیاق جنگ ستاره ها اما در ایران بسازند. بر اساس نقشه مندز، او و ۶ نفر آمریکایی هویت یک گروه فیلمسازی را به خود می گیرند که برای یافتن مکان های فیلمبرداری فیلمی علمی - تخیلی به نام «آرگو» به خاورمیانه سفر کرده اند. برای واقعی جلوه دادن این نقشه مندز از عوامل حرفه ای در هالیوود بهره گرفت، جان چمبرز، چهره پرداز آمریکایی یکی از این افراد بود. به موازات عملیات مندز، تبلیغات این فیلم ساختگی در روزنامه ها و مجلات هالیوود به عنوان تولیدی از استودیو ۶ آغاز شد و حتی برای واقعی تر جلوه دادن این داستان ساختگی، یکی از این روزنامه ها را به دست یکی از دیپلمات ها دادند که در هنگام خروج همراه خود داشته باشد. مندز در طول دو روز آمریکایی ها را برای بازپرسی های شدید آماده می کند و در حالی که تقریباً همه چیز مهیاست یک تلفن از سیا به او زده می شود که عملیات بایستی متوقف گردد. مندز به اوج آشفتگی می رسد چرا که وجدان کاری او اجازه نمی دهد که جان این ۶ آمریکایی را که به چند نفر از آن ها قول صد در صد برای خروج از کشور داده بود به خطر بیندازد. در ابتدا مندز حرف رئیس خود را با اکراه قبول می کند و برای رهایی از افکار مختلف رو به نوشیدن مشروبات الکلی و سیگار کشیدن می آورد. صبح، آمریکایی ها که در خانه سفیر منتظر مندز هستند تا حدودی متوجه تأخیر او می شوند. مندز که تمام شب در حال فکر کردن و سیگار کشیدن و مشروب خوردن بود به این نتیجه می رسد که نمی تواند حرف های سیا را قبول کند به همین خاطر در یک تماس سریع با سیا می گوید که عملیات را انجام می دهد و تلفن را قطع می کند. در آن طرف خط رئیس او بسیار عصبانی می شود و تلفن را می شکند. آمریکایی ها وارد فرودگاه می شوند و با اولین بازپرس که مدارک ورود آن ها به ایران را پیدا نمی کند مواجه می شوند. آمریکایی ها بدون اینکه توضیح خاصی بدهند نامه وزارت فرهنگ را که نشان می دهد که مندز می خواهد از ایران دیدن کند به مأمور فرودگاه می دهد. مأمور فرودگاه بدون پیدا کردن مدارک، آن ها را از بازپرسی اول رد می کند. در بازپرسی دوم جوانی با ریش های بلند به آن ها متذکر می شود که شاه رفته و آن دوران دیگر گذشته است. یکی از آمریکایی ها که نقش کارگردان را دارد برای مردمان ایرانی تبار دربارهٔ فیلم صحبت می کند و با نشان دادن فیلم نامه مصور فیلم و نشان دادن هواپیما و درآوردن صداهای مختلف توجه مردمان ایرانی تبار را از مسئله پیش رو منحرف می کند. جوان ایرانی پر ریش از آن ها می خواهد فقط به زبان فارسی حرف بزنند به همین خاطر همان آمریکایی که قرار بود دو روز فقط در ایران بوده باشد شروع به فارسی صحبت کردن می کند که با اقبال فراوان کسی متوجه این موضوع نمی شود. در انتها ۶ نفر آمریکایی با هویت جعلی و گذرنامه کانادایی، از مرز قانونی ایران در فرودگاه مهرآباد خارج می شوند و با پرواز سوئیس ایر به اروپا می گریزند. در پایان، این اتفاق باعث دوستی نزدیک تر آمریکا با کانادا می شود. صادق قطب زاده کانادا را تهدید می کند که تقاص این عمل را پس می دهد اما در عمل نمی تواند کار خاصی انجام دهد. آمریکاهایی خوشحال از یک پیروزی دیگر در صحنه بین المللی می خواهند به مندز بالاترین نشان جاسوس آمریکا را بدهند اما چون مندز جاسوس است و نباید هویتش فاش شود در یک جلسه غیر علنی این نشان به او داده و سپس پس گرفته می شود و حدود ۲۰ سال بعد این نشان دوباره به مندز اهدا می شود. پایان فیلم با جمله ای همراه است که می گوید اگر دولت های جهان با هم متحد شوند می توانند در مقابل هرگونه خطرات ناشناخته و غیرقابل حل ایستادگی کنند و این پیروزی سند بزرگی بر این مدعا است.
آرگو: زبانِ زرگری
آرگو یا ارجو. یک روستا از بخش سیمکان جهرم فارس
یه ارگ وقلعه مربوط به دوره ساسانی در این روستا وجود دارد
یه ارگ وقلعه مربوط به دوره ساسانی در این روستا وجود دارد
کشتی بود، که توسط آرگوس و با کمک آتنا ساخته شد و یاسون و آرگونوت ها بوسیلهٔ آن برای پیدا کردن پشم زرین سفر کردند. آرگو که نامش به معنای سریع است، تندروترین کشتی ساخته شده در آن زمان بود.