ارگبد

لغت نامه دهخدا

ارگبد. [ اَ ب َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ( از پهلوی ارگ پت ، از پارسی باستان ارگ َپات َ )اَرْگبَذ. رئیس ارگ. رئیس قصر. کوتوال. دژبان. یکی از مناصب بزرگ عهد ساسانیان. معرب آن ارجبد است. ( ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه رشید یاسمی ص 51، 65، 81 ) ( ایران باستان تألیف پیرنیا ص 2529 ). ارگ پت. ارگ پات. رجوع به ارجبد و ارگ پات شود.

فرهنگ فارسی

ارگبذ: فرمانده ارگ، مامورنگاهداری ارگ، درزمان ساسانیان یکی ازمنصب هاومقامهای بزرگ لشکری بوده
رئیس ارگ رئیس قصر کوتوال دژبان ( یکی از شغلها و منصبهای بزرگ در روزگار هخامنشیان و ساسانیان ).

فرهنگ معین

( اَ بَ ) ( اِ. ) رییس ارگ ، دژبان (یکی از شغل ها و منصب های بزرگ در روزگار هخامنشیان و ساسانیان ).

دانشنامه آزاد فارسی

اَرْگْبَد
فرماندۀ ارگ در دورۀ اشکانیان و ساسانیان . این عنوان در اوایل عهد ساسانی به فرماندۀ ارگ اطلاق می شد، اما بعدها عنوان یکی از مقامات عالی لشکری گردید، زیرا افزون بر فرماندهی ارگ، فرماندهی تمام نیروهای یک ناحیه و نیز وظیفۀ نهادن تاج بر سر شاه با ارگبد بوده است . این که مؤلف تاریخ طبری، اردشیر بابکان، بنیادگذار سلسلۀ ساسانیان، را پروردۀ تیری، ارگبد دارابگرد می خواند، نشان می دهدکه عنوان ارگبد، در دورۀ اشکانیان نیز بوده است.

پیشنهاد کاربران

عنوانی که شهبانو آزرمی دخت به معشوق خود سپهبد بهمن جادویه داد.
[ارگبد بهمن]
از والا ترین جایگاه دربار ساسانی
ارگبد، بزرگترین جایگاه لشکری در زمان ساسانیان بوده است. این جایگاه در خانواده پادشاهی ارثی بود و کسی جز خاندان پادشاه نمی توانست آن را بدست آورد.

بپرس