ارکنت
لغت نامه دهخدا
ارکنت. [ اَ ک ُ ] ( معرب ، اِ ) اَرخون. اَرکئون. اَرکون. در قدیم ، قاضی بزرگ جمهوریهای یونان. || مهتر ترسایان. || رئیس. حاکم. ج ، اراکنة: فلما علم الرؤساء فی وقته من الکهنة والاراکنة. ( عیون الانباء ج 1 ص 45 س 7 در ترجمه سقراط ). و رجوع باراکنه و ارخون و ارکئون شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید