ارکاح. [ اِ ] ( ع مص ) اعتماد کردن. تکیه کردن. || تکیه دادن چیزی را. ( منتهی الأرب ). پشت بجای بازنهادن. ( تاج المصادر بیهقی ). || مضطر گردانیدن. ( منتهی الأرب ). مُلجاء کردن.ارکاح. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ رُکح ، به معنی بینی کوه و کرانه و ناحیه آن. ( منتهی الأرب ). || خانه های راهبان. ( منتهی الأرب ).