ارنعوت

پیشنهاد کاربران

گولاخ
ارنعوت: [عامیانه، کنایه ] آدم ستبر و پرزور و بی انصاف .
بعضاً به معنی از خود راضی و بی چشم و رو هم استعمال می شود
گندهء بدقواره و بدترکیب
می شود از لحاظ اخلاقی و رفتاری هم تشبیه کرد، در زبان عامیانه، درقالب ادبیات داستانی و شعر
ارنئوت، ارنائوط یا ارنعوت. آدم سطبر، پر زور و بی انصاف. کسی که بدلباس و نتراشیده و نخراشیده باشد.

اصلا ً نام قبیله ای است که در بلغارستان یا ترکیه فعلی سکونت داشته اند و به رحمی و قساوت و شرارت شناخته می شدند. جمالزاده می گوید: "ارناووت یا ارناوؤط ـ نام قبیله نیست ، نام ملتی است که دولت به نام « البانی » است و بین کشور یوگسلاوی و یونان و در کناردریای « ادریاتیک » واقع شده و نام پایتخت آن تیراناست ـ مساحت آن بیست و نه هزار کیلومتر مربع و جمعیتش 1. 186. 000 را نفر و محصولات عمده اش ذرت ، زیتون ، کروم و توتون است و محمد علی پاشاخدیومصر از مردم این کشور بوده است و آنطور که نوشته اند مردمش به بیرحمی و قساوت و شرارت معروف نیستند ، اما این که ایرانیان در مقام تحقیر کسی او را ارناوؤط می خوانند از لحاظ شرارت و قساوت ارناوؤط ها نیست ، بلکه به ملاحظه هیکل رشتند و به اصطلاح « نخراشیده و نتراشیده » و بدی لباس آنهاست ، چون پوشش غالب آنها عبارت از یک پیراهن و شلوار عجیب خفتان مانند و جلتقه است و من در کودکی هروقت لباسی از این قبیل می پوشیدم پدرم می گفت « چرا خودت را شکل ارناؤ وط ها کرده ای » .
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس