ارمونی

لغت نامه دهخدا

ارمونی. [ ] ( اِ ) شقیق. شقر. شقایق. شقایق النعمان. کاسه بشکنک. لاله نعمان. لاله دلسوخته. لاله داغدار.

فرهنگ فارسی

شقایق

گویش مازنی

/armooni/ آرزوی تحقق نیافته - آرزوی قلبی ۳آنچه در دل به عنوان یک آرزو یا نگرانی باقی باشد

پیشنهاد کاربران

بپرس