ارمز

لغت نامه دهخدا

ارمز. [ اُ م ُ ] ( اِخ ) هرمز. ارمزد. هرمزد. اورمزد. اهورمزدا. نام فرشته ایست که امور و مصالح روز ارمز بدو تعلق دارد. ( برهان ). باید دانست که ارمز یا اهورمزدا ( سرور دانا ) نام خدای یگانه ایرانیان است که روز اول هر ماه بنام او خوانده شده است. || ستاره مشتری. برجیس. || ( اِ ) روز اول از هر ماه شمسی. ( برهان ) ( غیاث اللغات ) :
امروز ارمز است ایا یار غمگسار
برخیز و ناز کم کن و آن جام می بیار.
مسعودسعد.
رجوع به ارمزد و اورمزد و اهورمزداشود.

ارمز. [ اُ م ُ ] ( اِخ ) پسر اسفندیار. ( برهان قاطع ). پسرزاده اسفندیار. ( شعوری ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - اهورمزدا. ۲ - ستار. مشتری . ۳ - ( اسم ) روز اول از هر ماه شمسی .
پسر اسفندیار

فرهنگ معین

(اُ مُ ) نک ارمزد.

پیشنهاد کاربران

بپرس