ارمانگارد
لغت نامه دهخدا
ارمانگارد. [ اِ ] ( اِخ ) ملکه پرُوانس ، متولده در 855 م. و متوفاة در پلِزانس به سال 890 م. وی دختر امپراطور لوئی دوم بودو به سال 877 با دوک بُسُن دوک ِ لمباردی ازدواج کردو جنگی بین لوئی و کارلُمان با بسن درگرفت و بسن بگریخت. ارمانگارد در وین محصور شد و از 880 تا 882 شجاعانه دفاع کرد ولی بالنتیجه تسلیم گردید و او را دراوتُن محبوس ساختند و پس از مرگ شوهر ( 887 م. ) آزادگردید و چون پسر او لوئی به سنی رسید که شایسته حکومت بود، ارمانگارد در صومعه سن سیکست دپلزانس منزوی گردید و همانجا بمرد و ازو دختری بنام انژلترود برجای ماند که با کنت دورنی ، گیوم متقی ، ازدواج کرد.
ارمانگارد. [ اِ ] ( اِخ ) دختر آدالبرت دوم ، مارکی دُتُسکان و زوجه ادالبرت ، مارکی دیورِه ،متوفاة به سال 947 م. وی زنی فعّاله و محتاله بود وزندگانی پرآشوب داشت و در پایان عمر منزوی گردید.
ارمانگارد. [ اِ ] ( اِخ ) دختر آدالبرت مارکی دُسپُلِت ، دوک کامِرینو. وی در مائه دهم میلادی میزیست و با ژیُوانّی ، کنت بُلُنی ازدواج کرد. ارمانگارد به نیکوئی سیرت و ازخودگذشتگی و احسان معروف بود و در اواخر مائه دهم میلادی درگذشت و از او پسری بماند بنام لامبرتو درمانگارد.
ارمانگارد. [ اِ ] ( اِخ ) ماتیلد. نواده ارمانگارد، مارکیز دیورِه. وی در مائه یازدهم میلادی میزیست و دارای تربیتی عالی بود و با فردریک تُرِلﱡو، پسر لودُلف دُساکس ازدواج کرد و پسر او گیدُ تُرِلﱡو مشهور است که بنام سالین گِرّا معروف می باشد.
ارمانگارد. [ اِ ] ( اِخ )ویکنتس آلبی اِدُنیم ، دختر پیرریموند، کنت کارکاسُن و رانگارد دلامارش ، متوفاة به سال 1110م. وی با ریموند برنارد، ویکنت آلبی اِدُنیم ازدواج کرد و پس از مرگ برادر خود، رژه سوم ( بسال 1067م. ) وی کنتس کارکاسن گردید و حقوق این تاج و تخت را به ریموند بِرانژِه اول ، کنت ِ بارسِلُن اعطاء کرد ( سال 1067 ). در سال 1076، ریموند برانژه دوم جانشین ریموند برانژه اول شد و او نیز به سال 1083 بمرد و اغتشاشاتی ایجاد گردید. ارمانگارد با پسر خویش برنارد اُتُن به کارکاسُن رفت و مستملکات خویش را تا پایان مرگ اداره کرد.بیشتر بخوانید ...
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید