ارفل

لغت نامه دهخدا

ارفل. [ اَ ف َ ] ( ع ص ) آنکه نیکو نتواند جامه پوشید. ( منتهی الأرب ). آنکه جامه را نیکو پوشیدن نتواند. || آنکه نیکو نتواند کاری کردن. آنکه نتواند هر کاری را نیکو کند. ( منتهی الأرب ). آنکه هرکاری را نیکو کردن نتواند. مؤنث : رَفلاء.

پیشنهاد کاربران

بپرس