دیکشنری
مترجم
بپرس
ارف
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ارف. [اُ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ اُرفَه. سامانها. حدهای چیزها.
فرهنگ فارسی
سامانها حدهای چیزها
گویش مازنی
/oref/ مورب – کج – اریب
پیشنهاد کاربران
آرف= آموزش نت خوانی
چهره ی شاد و صورت روشن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها