ارعاب

/~er~Ab/

مترادف ارعاب: تخویف، ترساندن، تهدید، هراساندن

برابر پارسی: ترس، هراس، ترساندن، هراساندن

معنی انگلیسی:
blackmail, menace, terrorization

لغت نامه دهخدا

ارعاب. [ اِ ] ( ع مص ) ترساندن. ترسانیدن. اِرهاب. اِفزاع. تخویف :اَرْعَبَه ُ؛ خَوَّفَه و اَفْزَعَه. ( معجم الوسیط ).

فرهنگ فارسی

ترساندن، ترسانیدن
( مصدر ) ترسانیدن به رعب و هراس افکندن .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) به رعب و هراس افکندن .

فرهنگ عمید

ترساندن.

مترادف ها

intimidation (اسم)
ارعاب

فارسی به عربی

تخویف ، إثارة الدَّهْشَةِ

پیشنهاد کاربران

ترس دادن
نهیب دادن ؛ ترساندن :
خوفم مده که سلمان از غم ترا بسوزم
پروانه را ز آتش دادن نهیب تا کی.
سلمان ( از آنندراج ) .
در هراس افکندن
در هراسم افکندی= هراسم دادی
- زهرچشم از کسی یا کسانی گرفتن ؛ با عملی آنها را ترسانیدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) .
- زهرچشم نشان دادن به کسی ؛ مرعوب کردن او را. ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) .
وعید

بپرس