ارصان.[ اِ ] ( ع مص ) استوار کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). محکم و استوار گردانیدن. ( منتهی الأرب ). محکم کردن.ارصان. [ اَ ] ( اِخ ) موضعی است بنی حارث بن کعب را. ( منتهی الأرب ).