فرانتس فردیناند کارل لودویگ یوزف ماریا فون آرشیدوک اتریش ( به آلمانی: Franz Ferdinand Carl Ludwig Joseph Maria von Österreich - Este ) و دارای لقب استه ( زادهٔ ۱۸ دسامبر ۱۸۶۳ - درگذشتهٔ ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ ) از ۱۸۹۶ تا روز مرگش وارث تاج و تخت پادشاهی اتریش - مجارستان بود. ترور او در سارایوو جرقه ای بود که اتریش بر اساس آن با صربستان اعلام جنگ کرد و جنگ جهانی اول به این ترتیب آغاز شد.
... [مشاهده متن کامل]
فرانتس فردیناند در گراتس، اتریش به دنیا آمد. او بزرگ ترین پسر کارل لودویگ ( برادر کوچک تر فرانتس یوزف ) و ماریا آنونچاتای سیسیل بود. او تنها ۱۲ سال داشت که یکی از اقوامش، فرانسیس پنجم، دوک مودنا درگذشت. او فرانتس فردیناند را با شرط این که واژهٔ «استه» را به عنوان مقام اضافه کند وارث خود کرده بود. بدین ترتیب فرانتس فردیناند یکی از ثروتمندترین مردان اروپا گشت.
در هنگام تولد کسی فکرش را هم نمی کرد که او روزی ولیعهد پادشاهی اتریش - مجارستان خواهد بود. به او تحصیلات معمولی یک آرشیدوک، به ویژه تحصیل تاریخ و اخلاق داده شد و اونو کلوپ، تاریخ دان معروف، از ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۵ معلم او بود. در ۱۸۷۷ فرانتس فردیناند با درجهٔ ستوان دوم وارد ارتش شد.
فرانتس فردیناند به عنوان یک جوان دو علاقهٔ ویژه داشت: شکار و سفر. می گویند که او در طول زندگی اش بیش از ۵۰۰۰ گوزن کشته است. در ۱۸۸۳ او برای اولین بار به ایتالیا رفت تا املاکی که از دوک مودنا برایش به جا مانده بود را بازدید کند. در ۱۸۸۵ به مصر، فلسطین، سوریه و ترکیه و در ۱۸۸۹ به آلمان سفر کرد.
در سال ۱۸۸۹ زندگی فرانتس فردیناند دستخوش تغییراتی جدی شد. در این سال ولیعهد رودلف، پسرعموی او درگذشت و پدر فرانتس فردیناند، آرشیدوک کارل لودویگ به مقام ولیعهدی رسید.
در ۱۸۹۵ فرانتس فردیناند در مجلس رقصی در پراگ با سوفی خوتک آشنا شد. گرچه سوفی از خانواده ای اشرافی از بوهِم می آمد، ولی عضو هیچ یک از خانواده های سلطنتی معاصر یا پیشین اروپایی ( که شرایط ازدواج با کسی از خاندان هابسبورگ را داشتند ) نبود.
سوفی دستیار آرشیدوشس ایزابلا، همسر آرشیدوک فردریش، دوک تِشِن بود و فرانتس فردیناند به ویلای آنها در براتیسلاوا رفت وآمد می کرد. پس ازاین که فرانتس فردیناند برای گذراندن دورهٔ نقاهت بیماری سل به جزیرهٔ لوشینی در دریای آدریاتیک رفت، سوفی به نوشتن برای او پرداخت. آن دو بیش از دو سال با هم رابطه ای مخفی داشتند. آرشیدوشس ایزابلا می پنداشت که فرانتس فردیناند عاشق یکی از دخترانش است. اما در ۱۸۹۸ فرانتس هنگام بازی تنیس ساعتش را در خانهٔ آرشیدوشس جا گذاشت. آرشیدوشس ایزابلا سراغ ساعت رفت و انتظار داشت که عکس یکی از دخترانش را در آن بیابد که عکس سوفی را یافت. سوفی بلافاصله اخراج شد و فرانتس فردیناند از ازدواج با کسی به غیر از سوفی سرباز زد.
... [مشاهده متن کامل]
فرانتس فردیناند در گراتس، اتریش به دنیا آمد. او بزرگ ترین پسر کارل لودویگ ( برادر کوچک تر فرانتس یوزف ) و ماریا آنونچاتای سیسیل بود. او تنها ۱۲ سال داشت که یکی از اقوامش، فرانسیس پنجم، دوک مودنا درگذشت. او فرانتس فردیناند را با شرط این که واژهٔ «استه» را به عنوان مقام اضافه کند وارث خود کرده بود. بدین ترتیب فرانتس فردیناند یکی از ثروتمندترین مردان اروپا گشت.
در هنگام تولد کسی فکرش را هم نمی کرد که او روزی ولیعهد پادشاهی اتریش - مجارستان خواهد بود. به او تحصیلات معمولی یک آرشیدوک، به ویژه تحصیل تاریخ و اخلاق داده شد و اونو کلوپ، تاریخ دان معروف، از ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۵ معلم او بود. در ۱۸۷۷ فرانتس فردیناند با درجهٔ ستوان دوم وارد ارتش شد.
فرانتس فردیناند به عنوان یک جوان دو علاقهٔ ویژه داشت: شکار و سفر. می گویند که او در طول زندگی اش بیش از ۵۰۰۰ گوزن کشته است. در ۱۸۸۳ او برای اولین بار به ایتالیا رفت تا املاکی که از دوک مودنا برایش به جا مانده بود را بازدید کند. در ۱۸۸۵ به مصر، فلسطین، سوریه و ترکیه و در ۱۸۸۹ به آلمان سفر کرد.
در سال ۱۸۸۹ زندگی فرانتس فردیناند دستخوش تغییراتی جدی شد. در این سال ولیعهد رودلف، پسرعموی او درگذشت و پدر فرانتس فردیناند، آرشیدوک کارل لودویگ به مقام ولیعهدی رسید.
در ۱۸۹۵ فرانتس فردیناند در مجلس رقصی در پراگ با سوفی خوتک آشنا شد. گرچه سوفی از خانواده ای اشرافی از بوهِم می آمد، ولی عضو هیچ یک از خانواده های سلطنتی معاصر یا پیشین اروپایی ( که شرایط ازدواج با کسی از خاندان هابسبورگ را داشتند ) نبود.
سوفی دستیار آرشیدوشس ایزابلا، همسر آرشیدوک فردریش، دوک تِشِن بود و فرانتس فردیناند به ویلای آنها در براتیسلاوا رفت وآمد می کرد. پس ازاین که فرانتس فردیناند برای گذراندن دورهٔ نقاهت بیماری سل به جزیرهٔ لوشینی در دریای آدریاتیک رفت، سوفی به نوشتن برای او پرداخت. آن دو بیش از دو سال با هم رابطه ای مخفی داشتند. آرشیدوشس ایزابلا می پنداشت که فرانتس فردیناند عاشق یکی از دخترانش است. اما در ۱۸۹۸ فرانتس هنگام بازی تنیس ساعتش را در خانهٔ آرشیدوشس جا گذاشت. آرشیدوشس ایزابلا سراغ ساعت رفت و انتظار داشت که عکس یکی از دخترانش را در آن بیابد که عکس سوفی را یافت. سوفی بلافاصله اخراج شد و فرانتس فردیناند از ازدواج با کسی به غیر از سوفی سرباز زد.