ارسطو عامل، یکی از چهره های کمدی و اصلی سریال تلویزیونی ایرانی پایتخت است که از شبکه ۱ سیما، پخش شد. احمد مهران فر بازیگر این نقش است. بازیگر مقابل این شخصیت در سریال پایتخت، نقی معمولی با بازی محسن تنابنده می باشد. وی در تمام فصل های پایتخت، حضور داشته است و نقش دوم این اثر به شمار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
ارسطو مردی خانواده دوست با معرفت و دست و دلباز است. وی به شدت ازدواجی می باشد ولی کسی با او ازدواج نمی کند چون بعضی مواقع رفتارهای عجیب دارد. او نیز انسان احساساتی می باشد و اغلب با پسر خاله اش نقی معمولی درگیری لفظی پیدا می کند.
ارسطو خواهری به نام پرستو دارد. نقی پسر خاله وی است. وی راننده کامیون بود و با چو ( راحله ) چانگ ازدواج کرد اما او بر اثر سقوط هواپیما جان باخت. ارسطو صاحب بوتیک شده بود اما آن را از دست داد و دلیل آن هم این بود که به زندان افتاد وی همچنین به طور ناخواسته قاچاقچی مواد مخدّر شد و دوباره به همین خاطر به زندان افتاد اما مشروط و با پابند الکترونیکی آزاد شد او پس از آزادی در منزل خود به تولید لباس های جنس لی پرداخت.
از تکیه کلام های او می توان به موارد زیر اشاره کرد: «آخ آخ آخ»، «حساس نشو حساس نشو»، «وات تو دو وات نات تو دو ( به انگلیسی: What to do, what not to do ) »، «آقا نگو نقی نگو نگی نقو»، «فدای تو بشم من»، «آقا ما همچنان دوست داریم» و «آی لاو یو داری پسر» و «پیرمرد پرحاشیه ( خطاب به پنجعلی ) » و ««طلا مال نقی بود تو مشتش بود»» و«زنم بود پارهٔ تنم بود» و همچنین جمله ای نظیر «چرا بچه مچه حرف می زنی تو؟» از تیکه کلام های ارسطو عامل است. همچنین در فصل ۶ دیگران را با عنوان «گُل» مورد خطاب می کرد. از دیگر دیالوگ های او که در فصل ۶ به کار رفته: «اسکندر زمانی»، «یه لقمه نون بربری من بخورم یا اکبری»، «گل فرمایش کردی، "لعنت به قفس، لعنت به دیوار»، «من حبس کشیده ام» می باشد.


... [مشاهده متن کامل]
ارسطو مردی خانواده دوست با معرفت و دست و دلباز است. وی به شدت ازدواجی می باشد ولی کسی با او ازدواج نمی کند چون بعضی مواقع رفتارهای عجیب دارد. او نیز انسان احساساتی می باشد و اغلب با پسر خاله اش نقی معمولی درگیری لفظی پیدا می کند.
ارسطو خواهری به نام پرستو دارد. نقی پسر خاله وی است. وی راننده کامیون بود و با چو ( راحله ) چانگ ازدواج کرد اما او بر اثر سقوط هواپیما جان باخت. ارسطو صاحب بوتیک شده بود اما آن را از دست داد و دلیل آن هم این بود که به زندان افتاد وی همچنین به طور ناخواسته قاچاقچی مواد مخدّر شد و دوباره به همین خاطر به زندان افتاد اما مشروط و با پابند الکترونیکی آزاد شد او پس از آزادی در منزل خود به تولید لباس های جنس لی پرداخت.
از تکیه کلام های او می توان به موارد زیر اشاره کرد: «آخ آخ آخ»، «حساس نشو حساس نشو»، «وات تو دو وات نات تو دو ( به انگلیسی: What to do, what not to do ) »، «آقا نگو نقی نگو نگی نقو»، «فدای تو بشم من»، «آقا ما همچنان دوست داریم» و «آی لاو یو داری پسر» و «پیرمرد پرحاشیه ( خطاب به پنجعلی ) » و ««طلا مال نقی بود تو مشتش بود»» و«زنم بود پارهٔ تنم بود» و همچنین جمله ای نظیر «چرا بچه مچه حرف می زنی تو؟» از تیکه کلام های ارسطو عامل است. همچنین در فصل ۶ دیگران را با عنوان «گُل» مورد خطاب می کرد. از دیگر دیالوگ های او که در فصل ۶ به کار رفته: «اسکندر زمانی»، «یه لقمه نون بربری من بخورم یا اکبری»، «گل فرمایش کردی، "لعنت به قفس، لعنت به دیوار»، «من حبس کشیده ام» می باشد.

