دیکشنری
مترجم
بپرس
ارسال داشتن
معنی انگلیسی
:
consign
,
forward
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
( مصدر ) فرستادن روانه کردن گسیل کردن .
مترادف ها
send
(فعل)
سوق دادن، فرستادن، روانه کردن، گسیل داشتن، اعزام داشتن، ارسال داشتن
فارسی به عربی
ارسل
پیشنهاد کاربران
ارسال داشتن ؛ فرستادن.
ارسال داشتن ؛ ارسال کردن. فرستادن.
فرستادن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها