آرزو شکستن ْ کسی و خاصه بیماری را ؛ بمزوَّره ای او را خوشدل کردن یا با بوی کباب و مانند آن او را تسلیت دادن :بر آتش ستم جگرم زآن کباب کردتا آرزوی نرگس بیمار بشکند. کمال خجند.+ عکس و لینک