ارزش استفاده ( انگلیسی:Use value آلمانی: Gebrauchswert ) یا ارزش در استفاده ( به انگلیسی:value in use ) مفهومی در اقتصاد مارکسیستی است. به ویژگی های محسوس یک کالا ( یک شیء قابل مبادله ) اشاره دارد که می تواند برخی نیازها، خواسته ها یا نیازهای انسانی را برآورده کند، یا در خدمت هدف مفیدی باشد. در نقد کارل مارکس از اقتصاد سیاسی، هر محصول دارای ارزش کار و ارزش مصرف است، و اگر به عنوان کالا در بازارها معامله شود، علاوه بر آن دارای ارزش مبادله ای است که اغلب به صورت قیمت پولی بیان می شود. [ ۱]
مارکس اذعان می کند که کالاهایی که در بازار مبادله می شوند یک فایده عمومی نیز دارند که از این واقعیت دلالت دارد که مردم آن ها را می خواهند، اما او استدلال می کند که این به خودی خود چیزی در مورد ویژگی خاص اقتصادی که در آن تولید و فروخته می شود را بیان نمی کند.
مفاهیم ارزش، ارزش مصرف، سودمندی ( کاربرد ) ، ارزش مبادله ای و قیمت در اندیشه اقتصادی و فلسفی سابقه بسیار طولانی دارند. از ارسطو گرفته تا آدام اسمیت و دیوید ریکاردو، معانی آنها در طی تاریخ تکامل یافته است. اسمیت تشخیص داد که کالاها ممکن است ارزش مبادله ای داشته باشند اما ممکن است هیچ ارزش مصرفی را برآورده نکنند، مانند الماس، در حالی که کالایی با ارزش مصرف بسیار بالا ممکن است ارزش مبادله ای بسیار پایینی داشته باشد، مانند آب. مارکس به عنوان مثال اظهار می کند که «در نویسندگان انگلیسی قرن هفدهم، ما اغلب کلمه «worth» را به معنای ارزش در استفاده و «value» را به معنای ارزش مبادله ای می یابیم. »[ ۲] اما با گسترش اقتصاد بازار، تمرکز اقتصاددانان به طور فزاینده ای بر قیمت ها و روابط قیمت ها بوده است و فرایند اجتماعی مبادله به عنوان یک واقعیت طبیعی فرض می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمارکس اذعان می کند که کالاهایی که در بازار مبادله می شوند یک فایده عمومی نیز دارند که از این واقعیت دلالت دارد که مردم آن ها را می خواهند، اما او استدلال می کند که این به خودی خود چیزی در مورد ویژگی خاص اقتصادی که در آن تولید و فروخته می شود را بیان نمی کند.
مفاهیم ارزش، ارزش مصرف، سودمندی ( کاربرد ) ، ارزش مبادله ای و قیمت در اندیشه اقتصادی و فلسفی سابقه بسیار طولانی دارند. از ارسطو گرفته تا آدام اسمیت و دیوید ریکاردو، معانی آنها در طی تاریخ تکامل یافته است. اسمیت تشخیص داد که کالاها ممکن است ارزش مبادله ای داشته باشند اما ممکن است هیچ ارزش مصرفی را برآورده نکنند، مانند الماس، در حالی که کالایی با ارزش مصرف بسیار بالا ممکن است ارزش مبادله ای بسیار پایینی داشته باشد، مانند آب. مارکس به عنوان مثال اظهار می کند که «در نویسندگان انگلیسی قرن هفدهم، ما اغلب کلمه «worth» را به معنای ارزش در استفاده و «value» را به معنای ارزش مبادله ای می یابیم. »[ ۲] اما با گسترش اقتصاد بازار، تمرکز اقتصاددانان به طور فزاینده ای بر قیمت ها و روابط قیمت ها بوده است و فرایند اجتماعی مبادله به عنوان یک واقعیت طبیعی فرض می شود.
wiki: ارزش استفاده